|
چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:56 :: نويسنده : سمانه
امروز امتحان پایان ترم آزمایشگاه فیزیک2 بود.مثل آب خوردن بود.نمی دونم چرا اینقدر آسون گرفته بود؟!! امتحان در سه تایم مختلف برگزار شد.8-10،10-11و 11-12.من ساعت آخر بودم. یه کم زود رفته بودم هنوز یه دختره پسره که بغل هم نشسته بودن داشتن امتحان می دادن.بعد استاد گزارش کارا رو گرفت می خواست بره به من گفت تو مراقب باش یه ده دقیقه دیگه ورقارو ازشون بگیر بیار بده من،بعد هم رفت.پسره برگشت گفت:شما مراقبید؟!! گفتم:آره ،بعد با شوخی گفتم:سریع بنویسید،تقلبم بی تقلب. بعد بچه ها گفتن:گیر نده دیگه بهشون بذار راحت باشن. سرمو که برگردوندم دیدم به به دارن مثل چی تقلب می کنن.اصلا ورقه هارو جابه جا کرده بودن و دارشتن با هم چک می کردن. من دیگه چیزی نگفتم ،چون استاد حتما خودش می دونست که اگه از کلاس بره بیرون اونا تقلب می کنن و هیچ دانشجویی هم نمی تونه جلوشونو بگیره.آخر سرم پسره هردو ورقه رو برداشت و بهم گفت:خودم می دم به استاد. فقط یه چیز بد. یادم رفت از استاد خداحافظی کنم آخه به احتمال زیاد دیگه نمی بینمش. نظرات شما عزیزان: اسما
ساعت13:16---1 دی 1391
آفرین آبجی که گذاشتی تقلب کنن
خوش به حالت که امتحانت اسون بود.خداکنه واسه ما هم اسون باشه.
|